شاخصی که میشود با آن، حق را از باطل تشخیص داد و راه را گم نکرد. از قیام خونین سربداران تا سالهای دفاع مقدس و نبرد با تکفیریون داعش، محرم و واقعه جانگداز شهادت سیدالشهدا(ع) همواره پرچمی برافراشته و راهنما برای شهادتطلبانی بوده است که عاشق راه حسین(ع) بودند. این ویژگی خاص و غیرقابل جایگزین در فرهنگ شیعه، تأثیری شگرف بر تار و پود زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم گذاشته؛ آنقدر که میشود در هر فصلی از فعالیتهای اجتماعی و تلاش برای تدارک باقیات الصالحات، نشانههایش را دید. به همین دلیل، عجیب نیست اگر در هر برگی از وقفنامههای بزرگ و کوچکی که واقفان گذشتههای دور و نزدیک این مرز و بوم به رشته تحریر درآورده و میآورند نشانی از محرم یافت و ردی از دلدادگی به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) مشاهده کرد. موضوع اختصاص موقوفه برای هرچه باشکوهتر برگزار کردن مراسم محرم، بخش مهمی از موقوفاتی را در بر میگیرد که طی قرنها در مشهدالرضا(ع) و اطراف حرم مطهر وقف شده است؛ گویی پیوندی ناگسستنی میان سنت وقف کردن برای برپایی عزاداری سالار شهیدان و فرهنگ رضوی وجود دارد؛ پیوندی که از هر نظر قابل بررسی و توجه است.
همراهی دائمی ماتم و منبر؛ تلفیق شور و شعور
سنت حسنه وقف کردن برای برپایی عزاداری و مراسم مربوط به ایام محرم و صفر، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ رضوی دارد؛ انگار توجه به کربلا در این مرز و بوم، بدون عبور از وادی توس و نام بردن از ثامنالحجج(ع) امکان ندارد. قدیمیترین موقوفههایی که اسناد آن در دسترس است، چنین میگویند؛ سیدعلی فرزند سیداسماعیل، یکی از آن کرمانیهای عاشق اهلبیت(ع) بود که در سال ۱۲۲۴ خورشیدی، ۱۷۶ سال پیش، نیمدانگ از مزرعه طهماسبآباد را در حومه شهر کرمان «وقف حضرت ثامنالائمه(ع) نموده تا هر ساله از محل یک ثلث درآمد آن ... با نظارت ناظر و در خانه واقف، واقع در بازار خواجه کرمان، صرف تعزیهداری و مرثیهخوانی و سینهزنی و آب و آش ذاکران و عزاداران و سایر مصارف تعزیهداری» برای امام حسین(ع)، به نام حضرت ثامنالحجج(ع) کنند. مرحوم اماموردیخان بیات مختاری و همسرش آبجیسلطان هم در سال ۱۲۳۸، یعنی ۱۶۲ سال پیش وقفنامهای را در همین زمینه تنظیم کرد که کمی با دیگر وقفنامهها توفیر دارد؛ آنها موقوفهای را در نیشابور برای فعالیتهای مربوط به ماه محرم و صفر وقف کردند و از متولی و ناظر خواستند در روز شهادت امام رضا(ع)، آخرین روز از ماه صفر و پس از انجام امور مربوط به تعزیهخوانی و عزاداری در دو ماه پیش از آن، اشخاصی از اهل علم و توانا در سخنرانی را به باغ وقفی دعوت کنند و از مردم بخواهند برای فرا گرفتن معارف حسینی و رضوی، در باغ گرد هم آیند و پیش یا پس از مراسم، به تلاوت قرآن بپردازند.
اقامه عزا در حرم مطهر
یکی از قابلتوجهترین انواع موقوفههایی که برای برپایی عزاداری در ایام عاشورای حسینی وقف شده، مواردی است که در آنها، برپایی مجلس عزاداری را موکول به انجام آن در حرم مطهر کردهاند. میرزا محمدحسین حسینی، مشهور به عضدالملک که روزگاری متولی حرم رضوی بوده و برای عمران و آبادی آن تلاش بسیار کرده است، در وقفنامه مشهور خود که در سال ۱۲۳۷ تنظیم شده، بخشی از درآمد موقوفه خود را در حاشیه شهر مشهد، برای «تعزیهداری در درب مبارکه حرم مطهر» اختصاص میدهد؛ آن هم در روزهای دهه نخست ماه محرم تا زائران حرم رضوی پس از شنیدن نوای تعزیه و روضه، با آمادگیای مضاعف برای عرض تسلیت به ساحت مقدس ثامنالحجج(ع) به حرم رضوی مشرف شوند. نمونه دیگر از این قبیل، موقوفه فضلاللهخان، یکی دیگر از متولیان حرم رضوی است که درآمد آن، در سال ۱۲۳۴، صرف برپایی عزاداری و خواندن مرثیه در ماتم شهادت امام رضا(ع) و جد بزرگوارش حضرت سیدالشهدا(ع) در دهه آخر ماه صفر و در ایوان طلای صحن عتیق شده است. مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، موقوفه میرزا محمدمهدی نوایی لشکرنویس است که در سال ۱۲۳۷، درآمد «یک باب تیمچه در محله سرشور، یک باب دکان خرقهدوزی، یک باب دکان صباغی و...» را به این امر اختصاص داده که هر سال در دهه نخست محرم و دهه پایانی ماه صفر، یعنی در ایام شهادت سالار شهیدان و روزهای شهادت جانگداز ثامنالحجج(ع)، دو روضهخوان را در محل توحیدخانه مبارکه مستقر کنند تا برای زائران و مجاوران به ذکر مصیبت بپردازند. البته موضوع این وقفنامهها، تنها روضهخوانی را در بر نمیگیرد؛ بخش مهمی از موارد تعیین شده از سوی واقفان که گاه بر برپایی روضهخوانی هم غلبه دارد، به اطعام و پذیرایی عزاداران مربوط میشود که بخش مهمی از مراسم مربوط به ماه محرم و صفر است، چراکه اطعام، سنت اهلبیت(ع) است و توجه به آن از سوی واقفان، در واقع به نوعی تأسی و پیروی از اولیای الهی محسوب میشود. یکی از نمونههای چنین موقوفاتی، موقوفههای حاج کاظم غراب و مجدالدین مدنی است که طی سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۶۶ به تدریج وقف شده و درآمد آن به اطعام عزاداران اختصاص یافته است.
نظر شما